اگر تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا بانک ها از ارزهای دیجیتال خوششان نمیآید؟ این مقاله برای شما مناسب است. برخی از تحلیلگران بر این باورند که رمزارزها روزی جایگزین بانکداری سنتی خواهند شد. اگر اینطور باشد، دلیلی وجود ندارد که بانکها ارزهای دیجیتال را دوست داشته باشند. درواقع بانکداران ارزهای دیجیتال را به عنوان یک تهدید جدی میبینند! با ما همراه باشید تا دلایلی که بانکها از ارزهای دیجیتال خوششان نمیآید را باهم بررسی کنیم. اما قبل از اینکه ببینیم چرا بانکها میخواهند رمزارزها را ممنوع یا کنترل کنند، ابتدا باید به نقش سنتی بانکداری نگاهی بیندازیم.
نقش بانکها در اقتصاد
قبل از ظهور بانکها، مردم مجبور بودند فلزات گرانبها را نزدیک خود نگه دارند. پرداخت برای کالاها و خدمات ناخوشایند بود و مردم میتوانستند ثروت خود را در یک دزدی از بین رفته ببینند.
اما با اختراع بانکها، مردم محلی راه واگذاری مسئولیت نگهداری از طلاهای خود و دریافت اسکناسهای کاغذی در ازای آن را پیدا کردند. حمل و نقل و استفاده از ارز کاغذی برای معاملات بسیار آسانتر بود. با وجود اینکه خود این کاغذ بیارزش بود، اما این اوراق نشان دهنده ذخایری بود که بانک در اختیار داشت. این مدل دارایی، ارزش داراییهای دیگر را حمل میکردند.
سیستم ذخیره کسری
با این حال، چیزی که بانکداران به زودی فهمیدند این بود که مردم همه داراییهای خود را یکباره از بانک خارج نمیکردند، بنابراین خریدها گاهاً برای مدتی متوقف میماندند. بانکداران این داراییهای سپرده شده را به عنوان ضایعات فوق العاده دیدند؛ بنابراین، آنها شروع به دریافت سود برای وام دادن بر اساس داراییهای نگهداری شده کردند. با این حال، طمع در نهایت کار خودش را کرد و بانکها شروع به وامدهی بیشتر از پشتوانه داراییهایی کردند که در اختیار داشتند. این وضعیت به مشکلاتی منجر شد که رکود اقتصادی باعث شد تا بدهکاران به طور انبوه وام خود را نکول کنند.
بنابراین بانکداران، بانکهای مرکزی را سازماندهی کردند تا زمانی که شیوههای وامدهی پرخطرشان با یک رویداد غیرقابل پیش بینی که توانایی وامگیرندگان برای بازپرداخت وامهایشان را نفی میکرد از بین رفت، بتوانند آنها را نجات دهند.
قدرت متمرکز بودن
بانکهای خردهفروش کوچکتر تنها مجبور بودند کسری از ذخایر سپرده خود را در اختیار داشته باشند. بقیه این ذخایر را میتوانستند وام بدهند تا علاقه بیشتری نسبت به خود کسب کنند. به این ترتیب بانک مرکزی تبدیل به یک بیمه نامه شد. سیستمهای متمرکز مانند بانک مرکزی دارای مزایا و معایبی هستند. یکی از نکات مثبت این است که بانکهای کوچکتری که توسط یک ارز معتبر صادر شده توسط بانک مرکزی حمایت میشوند، ارزش جهانی دارند.
طرفداران بانک مرکزی به فرارهای بانکی قدیمی اشاره میکنند که باعث تشنج در سراسر اقتصاد ایالات متحده شده است. قبل از به وجود آمدن فدرال رزرو (Federal Reserve)، شرکتهای وابسته به شهرداریها میتوانستند ارزهای مختلفی را بدون هیچ توجیه محکمی برای ارزیابی خود منتشر کنند.
تاریخچه بانک مرکزی ایالات متحده
با بازگشت به چند صد سال پیش، قانون پول ملی ۱۸۶۳ و قانون بانک ملی در سال ۱۸۶۴ زمینه را برای سیستم متمرکز فدرال رزرو که پس از آن در سال ۱۹۱۳ به وجود آمد، ایجاد کردند. با این حال، مشکل فدرال رزرو این است که قدرت تصمیم گیری در دستان افراد معدودی متمرکز است. این توزیع متمرکز قدرت، رکودهای ضعیف و ویرانی مالی را برای مردم به ارمغان آورده است.
به عنوان مثال، قبل از فدرال رزرو، اگر بانکی انبوهی از وامهای ناموفق را دریافت و سقوط کند، مردم شهر آسیب میبینند. یعنی مدیریت بانکی و فاجعه مالی متعاقب آن به صورت محلی باقی میماند. زمانی که فدرال رزرو به اشتباه عرضه پول را مدیریت کند، کل ایالات متحده آسیب میبیند. علاوه بر این، از آنجا که بسیاری از کشورهای دیگر در سراسر جهان تحت تأثیر اقتصاد ایالات متحده قرار دارند، یک اثر موجی ایجاد میشود.
رکود بزرگ و بحران مالی ۲۰۰۸
به عنوان مثال میتوان به رکود بزرگ اشاره کرد. این مهم ترین سقوط مالی در تاریخ ایالات متحده بود. این رکود ناشی از سیاستهای اقتصادی نادرست و تصمیمات ضعیف بانکهای ذخیره فدرال رزرو بود. در سال ۲۰۰۸، فدرال رزرو با کاهش نرخ بهره به اقتصاد کمک کرد. نتیجه مسائل اخلاقی فراوانی بود که بانکهایی که در سرمایهگذاریهای بسیار پرخطر شرکت میکردند، بدون عواقب نجات یافتند.
دست اندر کاران بانک مرکزی (که البته از وقوع این اتفاق متاسف بودند) معتقدند که برای حفظ اقتصاد با ثبات، قیمتها حیاتی هستند و آنها بهترین نهاد برای حمایت از سیستم مالی در مواقع بحران هستند. منتقدان این سیستم برعکس فکر میکنند. آنها معتقدند که بانکداری نهادی است که به اقتصاد آسیب میرساند و مسئول از بین بردن این رکودهاست.
نقش بانک مرکزی در اقتصاد
امروزه، وظایف بانک مرکزی بین کشورها متفاوت است. اما سیاستهای آنها کل سیستم مالی جهانی را به حرکت در میآورد. مثلاً آنها سیاست پولی خاصی را ایجاد میکنند و نرخهای بهره و عرضه پول در ایالات متحده را دستکاری میکنند. بانک انگلستان نیز به همین صورت سیستم مالی را در بریتانیا اداره میکند.
آنها پول را از طریق شبکهای از بانکها مانند پرههای روی چرخ توزیع میکنند. بنابراین، اگر اقتصاد کشوری کند باشد، بانک مرکزی میتواند مقدار پول در گردش را افزایش دهد تا مردم دوباره خرج کنند. وقتی اقتصاد با تورم همراه میشود، بانک میتواند نرخ بهره را افزایش دهد تا اوضاع را آرام کند. بنابراین، دستورات سیاستی آنها از طریق سیستم جاری میشود و مسئول رونق و رکود اقتصادی هستند.
بانکداری مدرن
سیستم مالی مدرن به یک زیرساخت پیچیده تبدیل شده است که نقش بانکهای مرکزی را در اقتصاد پیچیدهتر کرده است. هرچه پول دیجیتالیتر میشود، سریعتر در اقتصاد جهانی گردش میکند. به این ترتیب، محصولات و معاملات مالی مدرن انتزاعیتر و پیچیدهتر هستند. بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ نمونهای از این پیچیدگی است.
دانشگاهیان، خبرنگاران و تحلیلگران مالی مختلف به معاملات مشتقات عجیب و غریب به عنوان مقصر اشاره میکنند. وامگیرندگان هم ورشکسته وامهای ناموفق خود را به عنوان مجموعههای پیچیدهتری دوباره بسته بندی کرده که باعث شد برای سرمایهگذاران بالقوه جذابتر به نظر برسند. بانکها قبل از فروش ایرادات آنها را نشان ندادند و خریداران نیز به نوبه خود آنها را در سراسر جهان مجدداً فروختند.
قبل از ترکیدن حباب، یک گروه سود بزرگی میکند. مدیر عامل سیتی گروپ، چاک پرینس، این دوره را با کنایه خود اینطور توصیف کرد:
تا زمانی که موسیقی در حال پخش است، باید بلند شوید و برقصید. ما هنوز در حال رقصیدن هستیم.
با این حال، هنگامی که رقص متوقف شد، کارگران در سراسر جهان آسیب دیدند. در مجموع، این اقتصاد جهانی به هم پیوسته نشان داد که تصمیمات ضعیف یک بانک مرکزی در بسیاری از دولت-ملت ها مطرح میشود. طولی نکشید که رکود بزرگ سال ۲۰۰۸ در ایالات متحده در سراسر قارهها منتشر و به رکود جهانی در بازارها منجر شد.
بیت کوین، ناجی بزرگ
اختراع بیت کوین پاسخ مستقیمی به این بحران در سال ۲۰۰۸ بود. اگر میپرسید چرا بانکها ارزهای دیجیتال را دوست ندارند، همه چیز با ایجاد این ارز دیجیتال توسط ساتوشی ناکاموتو آغاز شد. با ظهور فناوری غیرمتمرکز بلاک چین، خالق(های) بیت کوین امیدوار بود که سیستم بانک مرکزی کهنه و قدیمی را که تأثیر بسیار زیادی در اثر منفی بر ثروت اقتصادی کل دولت-ملتها دارد، از بین ببرد. علاوه بر این، با عرضه محدود تنها ۲۱ میلیون بیت کوین، توسعه دهندگان نمیتوانند بر خلاف اسکناسهای رایج هر زمان که به محرکی نیاز داشتند، بیشتر آن را چاپ کنند.
دلیل اینکه بانکها ارزهای دیجیتال (و به طور خاص، اولین ارز دیجیتال) را دوست ندارند این است که ساتوشی ناکاموتو بیت کوین را به عنوان جایگزینی برای تسلط بر بانک مرکزی ایجاد کرد. این به عنوان یک نسخه همتا به همتا از پول نقد دیجیتال عمل میکند که به موجب آن کاربران میتوانند بدون مراجعه به یک موسسه مالی مستقیماً پرداختهایشان را انجام دهند.
این عامل کمبود، هدفمند بوجود آمد. سقف ۲۱ میلیونی مانع از آن میشود که بانکهای مرکزی آینده بتوانند پول را از به دلخواه خود چاپ کنند و اقتصاد را با آن سرازیر کنند. هیچ چیز نمیتواند ضد سیستم آنها باشد.
چرا بانک ها ارزهای دیجیتال را دوست ندارند و راه حل بیت کوین در این باره چیست؟
از بین بردن ارز تقلبی
بیت کوین مشکل دوبار خرج کردن را از بین میبرد، زیرا از نظر رمزنگاری امن و منحصر به فرد است. این بدان معناست که نمیتوان آن را هک یا جعل کرد.
از بین بردن بی اعتمادی
بیتکوین غیرمتمرکز است و تراکنشها توسط نودهایی که در سراسر شبکه آن پخش میشوند تأیید میشوند، بنابراین قدرت را از دست عده محدود، خارج میکنند.
عدم تمرکز
برای این فناوری نیازی به زیرساخت متمرکز با واسطههای شخص ثالث نیست. انتقال همتا به همتا بین دو آدرس در بلاک چین بیت کوین بدون کمک بانکداران انجام میشود. بنابراین، شبکه قدیمی بانکها در شبکهای که توسط مرکز کنترل اجاره شده است، دیگر برای توزیع ارزهای دیجیتال ضروری نیست. آیا واضح نیست که چرا بانکها ارزهای دیجیتال را دوست ندارند؟
معایب ارزهای دیجیتال
کریپتو آزادی اقتصادی را نوید میدهد، اما در واقع چند نکته در مورد آن وجود دارد: از زمان انتشار بیت کوین برای عموم، دارندگان آن هنوز از ارز دیجیتال به عنوان وسیله مبادله استفاده نمیکنند. اولاً، مردم انتظار دارند که ارزش داراییهای دیجیتال آنها افزایش یابد. بنابراین میخواهند آن را نگه دارند نه اینکه آن را برای اقلام روزمره خرج کنند. علاوه بر این، نوسانات بی ثبات قیمت ارزهای دیجیتال، استفاده از معاملات روزانه را برای افراد دشوار میکند.
بیت کوین بزرگترین ارز دیجیتال از نظر ارزش بازار است اما اکثر کشورها هنوز به آن مشکوک هستند. هند در حال تلاش برای ممنوع کردن رمزارزها است و چین به طور معمول بیت کوین را به شکلی سرکوب میکند. حتی بریتانیا به تازگی دستگاههای خودپرداز بیت کوین را ممنوع کرده است. فقط السالوادور بیت کوین را یک ارز قانونی میداند. بنابراین، پذیرش انبوه آن به عنوان یک وسیله مبادله هنوز دور از دسترس به نظر میرسد. با این وجود، مشکلات بیت کوین بانکهای مرکزی را از کپی کردن برخی از ویژگیها برای ارزهای دیجیتال خود باز نمیدارد.
CBDCها
در ابتدا، مقامات بانکی سعی کردند رمزارزها را ممنوع کنند اما اکنون می گویند:
اگر نمیتوانید آنها را شکست دهید، به آنها بپیوندید.
تقلید صادقانه ترین شکل چاپلوسی است و بانکها در تلاش هستند تا ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) خود را ایجاد کنند. CBDCها ارزهای دیجیتال بانک مرکزی برای استفاده در اقتصاد خود هستند و بانکها در کشورهای مختلف با پیشرفت خود در مراحل مختلفی هستند. جی پی مورگان ارز دیجیتال خود را در سال ۲۰۱۹ راه اندازی کرد، در حالی که دیگران هنوز در حال سرکوب این ایده هستند. اما بانکها باید بازی خود را تقویت کنند تا از ادامه رقابت پلتفرمهای دیفای در شبکه اتریوم جلوگیری کنند. گفته میشود، بانکهای مرکزی بیشتری احتمالاً CBDCهای خود را برای تلاش و رقابت معرفی خواهند کرد.
از این گذشته، CBDC ها یک موهبت برای بانکداران مرکزی هستند. آنها میتوانند از بهترین بخشهای فناوری بهره برده و در عین حال تمرکززدایی و کمبود را از بین ببرند. مهمتر از آن، دولتها از امکان ردیابی هزینههای شهروندانش توسط بانک مرکزی خود غافل خواهند شد.
اگر نمی توانید آنها را شکست دهید، به آنها بپیوندید
اکثر مردم موافق هستند که همه داراییها در آینده به فرمت دیجیتال خود تبدیل میشوند. پس از اینکه بانکداران نتوانستند کریپتو را با تلاشهای لابیگری قبلی تعطیل کنند، آخرین استراتژی آنها این است که برای جلوگیری از انقراض، آنچه را که در مورد راهحلهای بلاک چین بیشتر دوست دارند، انتخاب کنند.
استراتژی آنها دو جنبه دارد: آزمایش با ارزهای دیجیتال در حالی که سیاستمداران را لابی میکنند تا مقرراتی را برای جلوگیری از این رقابت اجرا کنند. با این حال بانکها نگران هستند. یک روش غیرمتمرکز و خصوصی برای افراد برای تجارت آزادانه در سراسر جهان بدون اینکه واسطههای شخص ثالث آنها را تنظیم و کنترل کنند، در تضاد با نحوه عملکرد بانکها است.
آنها بر زیرساختهای مالی جهانی کنونی حکومت میکنند و اکثر کشورها برای مدیریت اقتصادشان به قدرت خود سر تعظیم فرود میآورند. به همین دلیل است که بانکها ارزهای دیجیتال را دوست ندارند. آنها در رقابت وحشتناکی هستند که میتواند اعمال خفقان بانکها را بر سیستم مالی از بین ببرند.
آیا کریپتو جایگزین بانکها خواهد شد؟
بله، ارزهای دیجیتال میتوانند روزی جایگزین فیات شوند که نه تنها به عنوان یک ذخیرهکننده ارزش، بلکه به عنوان وسیلهی مبادله استفاده میشوند. علاوه بر این، بلاک چینهای غیرمتمرکز روزی میتوانند با امنیت بهتر، تراکنشهای سریعتر و کارمزد کمتر، جایگزین بانکداری شوند. با دیفای، کاربران میتوانند وام دهند، وام بگیرند، پرداخت کنند و سرمایهی خود را افزایش دهند و این تازه شروع ماجرا است.
پیشگامان کریپتو معتقدند اقتصاد غیرمتمرکز در حال حاضر کارآمدتر است. اما آیا ارز دیجیتال هرگز به صورت کامل جایگزین بانکها خواهد شد؟ بانکهای بزرگ و دولتهای بزرگ، همراهان مهربانی هستند و بیشترین قدرت را در جهان دارند. بنابراین، احتمالا ساده لوحانه است که فکر کنیم این دو با خوشحالی با هم کنار میآیند و اجازه میدهند این اتفاق بدون دعوا بیفتد.
بانکداران وجوه بیشتری را برای پر کردن جیب سیاستمداران کلیدی که تلاش برای کمک به تصویب قوانین مطلوب برای آنها دارند خرج میکنند. این به این دلیل است که عموم مردم از نوآوری استقبال میکنند و آن را راه حلی برای مشکلات خود میدانند. علاقه فزاینده به کریپتو از اشخاص حقیقی گرفته تا سرمایه گذاران سازمانی، جهان را به نقطه اوج مالی میرساند. افراد معمولی احساس میکنند که میتوانند ثروت گزافی را با سرمایهگذاری در دنیای داراییهای دیجیتال به دست آورند، در حالی که سیستم قدیمی چیزی شبیه به تقلب به نظر میرسد.
سرمایه گذاران مشتاق به سمت ارزهای دیجیتال مهاجرت میکنند
چند هزار درصد ROI در دنیای کریپتو امکان پذیر است و این عامل به تنهایی میتواند باعث شود تا دلالان کوتاه مدت و هولدرهای ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم به این سو جذب شوند. احتمال بیشتری وجود دارد که جمعیت جوانتر، به ویژه در حدود سنی ۲۵-۳۴، به دنیای ارزهای دیجیتال وارد شوند. بر اساس یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۱، ۵۸ درصد از صاحبان ارزهای دیجیتال به این گروه سنی تعلق دارند.
پروژهشگران بر اساس مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که ۲۷ درصد از افراد ۱۸ تا ۳۴ ساله بیت کوین را به سهام سنتی ترجیح میدهند. سرمایهگذاران جوانتر در مقایسه با بزرگترهای خود نسبت به بازدههای بالا عجولتر و کمتر از نوسانات متنفر هستند. از دست دادن دلارهای سرمایه گذاری شده در این بازار پر انرژی و جوان، دلیل دیگری است که چرا بانکها ارزهای دیجیتال را دوست ندارند.
نتیجه گیری
فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال سیستم بانکی را مجبور به تکامل میکند. بانکها میدانند که قدرت و نفوذشان در حال کاهش است و هر کاری برای حفظ جایگاه خود در دنیای اقتصاد انجام خواهند داد. اینکه آیا ارزهای دیجیتال در نهایت سیستم بانکی را خراب کرده و جایگزین آن خواهند شد یا نه، در ادامه مشخص میشود. یک چیز مسلم است و آن هم است که آنها یک جایگزین شایسته برای بانکداری سنتی ارائه میدهند و این خود دلیل کافی برای این است که چرا بانکها ارزهای دیجیتال را دوست ندارند.
سوالات متداول
چرا بانک ها ارزهای دیجیتال را دوست ندارند؟ راه حل ارزهای دیجیتال چیست؟
۱. از بین بردن ارز تقلبی: با ارزهای دیجیتال مشکل دوبار خرج شدن از بین میرود و نمیتوان آنها را هک یا جعل کرد. (برخلاف پولهای کاغذی!)
۲. از بین بردن بی اعتمادی: از آنجا که ارزهای دیجیتال در سراسر شبکه پخش میشوند، قدرت از دست عده محدود، خارج میشود.
۳. عدم تمرکز: ارزهای دیجیتال به دنبال این هستند که تمرکزدایی را رواج دهند و نیاز به زیر ساختهای متمرکز با واسطههای شخص ثالث ندارند.
آیا ارزهای دیجیتال میتوانند جایگزین بانکها شوند؟
بله – آنها میتوانند به عنوان یک ذخیرهکننده ارزش، یک ارز قابل مبادله با امنیت بهتر، تراکنش های سریعتر و کارمزد کمتر جایگزین بانکداری شوند؛ همچنین دیفای میتواند در بخش وامدهی و… بانکها را کنار بزند. البته که هنوز شروع ماجراست.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.