مطالعات جدید نشان میدهد بیش از نیمی از جمعیت جهان به طور متوسط روزانه ۲ ساعت و نیم از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی وب۲ استفاده میکنند. فضای مجازی در این روزها وارد فاز جدیدی به نام وب ۳ میشود. آیا رسانههای اجتماعی پس از جلب توجه گسترده وب ۳، سطح فعلی مشارکت خود را حفظ خواهند کرد؟ سوشال فای – ترکیبی از سیستم مالی و فضای مجازی غیرمتمرکز – پاسخی برای نیازهای کاربران است. در ادامه این مقاله از ارزتودی به بررسی عملکرد سوشال فای و آینده آن میپردازیم.
سوشال فای چیست؟
سوشال فای فضایی است که اینفلوئنسرها، تولیدکنندگان محتوا و شرکتکنندگانی که میخواهند بر دادههای خود تسلط داشته باشند، در آن فعالیت میکنند. آنها همچنین ممکن است به طور مؤثرتری از تعامل و دنبال کردن کاربران خود درآمد کسب کنند. اما دقیقاً SocialFi چیست؟ به طور خلاصه، سوشالفای نسخهای از وب۳ به عنوان یک پلتفرم شبکه اجتماعی است.
در وهله اول، سوشال فای برای کاربران خود به عنوان یک منبع درآمد عمل میکند. مالکیت دیجیتال توسط توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) مدیریت میشود به عبارت دیگر مدیریت توسط سازمانهای مستقل غیرمتمرکز (DAO) انجام میشود. دوم، سوشال فای نشان از پایان عصر وب۲ است، که در آن تصمیم گیرندگان متمرکز با سانسور شبکههای اجتماعی را کنترل میکردند.
قابلیتهای سوشال فای
۱- درآمد برای تولیدکنندگان محتوا
در فضای وب۲، معمولاً هنر و خلاقیت تولیدکنندگان محتوا از بین میرود. علاوه بر اینها، داشتن فالوئر یا اعتماد دنبالکنندگان را نمیتوان به عنوان موفقیت مالی در نظر گرفت. دلیل آن هم این است که افراد قدرتمند در این فضا، سهم بیشتری از درآمدها میبرند. اما، از طرفی دیگر، برنامههای وب۳ سیستم درآمدزایی عادلانهایی را برای همه ایجاد کرده است. در سوشال فای، توکنهای اجتماعی برای پاداش دادن به تولیدکنندگان محتوا ایجاد شدهاند.
۲- توکنهای اجتماعی و پاداشها
در سوشال فای، توکنهای اجتماعی در چند سطح قرار دارد. هر هنرمند، تولیدکننده محتوا یا تأثیرگذار که بخواهد برند خود را بسازد، از این قابلیت استفاده میکند. با این حال، ارزش این توکنهای اجتماعی تا حد زیادی تحت تأثیر جایگاه اجتماعی خالق است. به بیان دیگر، ارزش توکنهای اجتماعی فردی مانند ایلان ماسک با فردی که ۱۰۰۰۰۰ فالوئر دارد، متفاوت است.
علاوه بر این، اینفلوئنسرها میتوانند از دنبالکنندگان خود بخواهند که توکنهای اجتماعی خود را نگه دارند تا با پستهایشان تعامل داشته باشند. در این سناریو، دنبالکنندگان باید برای تعامل با مطالب یک هنرمند از طریق لایک یا سپردهگذاری، توکنهای اجتماعی خریداری کنند.
اینفلوئنسرها همچنین ممکن است حداقل الزامات نگهداری را برای توکنهای اجتماعی اعمال کنند تا تعداد فالوورهای خود را که به پیام مستقیم دسترسی دارند محدود کنند. برای افرادی که خواهان دسترسی ممتاز به مطالب خود هستند، کسانی که دنبالکنندگان زیادی دارند نیز ممکن است یک مدل اشتراک را در توکنهای اجتماعی خود بگنجانند. همانطور که میبینید، کاربردهای بالقوه بیشتری برای توکنهای اجتماعی وجود دارد.
نقش NFT در سوشال فای
حامیان SocialFi در حال حاضر راهحلهای اقتصادی مبتنی بر درآمدزایی مشارکتکنندگان را امتحان میکنند. علاوه بر این، پلتفرمهای سوشال فای میتوانند ابزارهای توزیع NFT را در اختیار سازندگان قرار دهند تا به آنها اجازه دهند کار خود را با مخاطبان بیشتری به اشتراک بگذارند. یک هنرمند میتواند از استراتژیهایی مانند دادن بخشی از درآمد فروش NFT به دارندگان توکن اجتماعی استفاده کند. در نتیجه، با به اشتراک گذاشتن دستاورد خود، به طور خودکار دنبالکنندگان خود را تشویق به انتشار اخبار میکنند که در نهایت به افزایش فروش کمک میکند.
مالکیت دیجیتال و NFT
برنامههای وب۲ برای مدیریت و ردیابی مالکیت دیجیتال به کمک نیاز دارند. حتی برای هنرمندان و تولیدکنندگانی که مایلند آثار خود را به صورت آنلاین به اشتراک بگذارند، داشتن این قابلیت ضروری است. بدون راهی برای تشخیص و مالکیت دیجیتال یک اثر، احتمال سو استفاده و دزدی دیجیتال افزایش مییابد. چنین اتفاقات بدی نیز فقط به هنرمند آسیب میرساند. خوشبختانه NFTها راهی برای ردیابی مالکیت و ایجاد هویت ارائه کرده است.
توکنهای تصویر پروفایل (PFP)
NFTهای PFP برای شناسایی دیجیتالی ایجاد شدند. مالکان اثر از این NFTها به عنوان تصاویر نمایه خود استفاده میکنند. یک دارنده PFP NFT ممکن است روابط عاطفی با PFP NFT خود ایجاد کند، که باعث شده است برخی از افراد از PFP NFT به عنوان پروفایل اجتماعی خود استفاده کنند. از این گذشته، NFTها برای ارائه شواهد مالکیت در نظر گرفته شدهاند و دارندگان میتوانند به راحتی با پیوند دادن کیف پول خود، این موضوع را تأیید کنند.
NFTهای PFP میتوانند علاوه بر احراز هویت، دسترسی محدود به شبکههای SocialFi را نیز اعطا کنند. اعضای این گروهها میتوانند شامل کسانی باشند که به رهبری فکری علاقهمند هستند یا کسانی که به دنبال دسترسی زودهنگام به فرصتهای سرمایهگذاری آتی هستند. چنین خروجیهایی در حال حاضر توسط پلتفرمهایی مانند دیسکورد (discord) ارائه میشوند، اما SocialFi نیز میتواند از این ویژگی استفاده کند.
فضای مجازی و سانسورها
سانسور و حذف محتواها معمولاً در فضای وب۲ اتفاق میافتد. معمولاً زمانی که سیستمهای متمرکز با مطالبی سیاسی روبرو میشوند، آن را از پلتفرم حذف میکنند. با وجود این واقعیت که پروتکلها باید از خردسالان و ناآگاهان در برابر اطلاعات نادرست و پیامهای خطرناک محافظت کنند، رویکرد نظارت غیرمتمرکز به طور قابل ملاحظهای با ویژگیهای وب۳ مطابقت دارد.
بنابراین یکی از مشکلات اصلی فضاهای مجازی در وب ۲، عدم داشتن آزادی بیان است. تمام کاربران این را میدانند که آزادی بیان ندارند. سانسور با آزادی ناسازگار است و مانع از ظرفیت افراد برای حل اختلافات ایدئولوژیک از طریق محتوای تولید شده، میشود. مهمتر از آن، تا زمانی که عموم مردم منطقی برخورد کنند، فرد یا افرادی که قویترین استدلالهای منطقی را ارائه میدهند باید در فرهنگ آزادی بیان غالب باشند.
آزادی بیان و مراجع مرکزی
اکثریت مردم نمیخواهند یک نهاد متمرکز تصمیم بگیرد که در مورد چه موضوعاتی بحث و مخالف کنند. از طرف دیگر، هیچ کس نمیخواهد “محتوای مضر” منتشر شود. هر چند اصطلاح “محتوای مضر” کاملاً نظری است. ممکن است توسط سانسورها برای ساکت کردن طرفهای سیاسی مخالف مورد سوء استفاده قرار گیرد. این محدودیتهای چه در وب۲ و چه در وب۳ وجود دارد.
نودها و دادههای درون زنجیرهای
پلتفرمهایی مانند سوشالفای بسیار متفاوت هستند؛ زیرا از یک روش مدیریت غیرمتمرکز استفاده میکنند که شامل برچسبگذاری دادههای زنجیرهای است. علاوه بر این، آنها زنجیرهای برای پستهای در دسترس عموم دارند. در نتیجه، موتورهای قانون که آنها را بر اساس موضوع و کلماتی که شامل میشوند تجزیه و طبقهبندی میکنند برای پردازش آنها استفاده میشود. نودها همچنین میتوانند تصمیم بگیرند که با کدام برچسبها تعامل داشته باشند و کدام را نادیده بگیرند.
برای مثال در پلتفرم سوشالفای یک فرد عاشق سگ، نودها میتوانند تمام برچسبهای محتوای مربوط به گربه را مسدود کنند. نودها اگر عبارت «گربه» در پستی وجود داشته باشد، ممکن است بهطور خودکار آن را حذف یا نگه دارند، و پس از آن صفتهای «ناز»، «خندهدار» یا نرم آمده باشد.
حاکمیت غیرمتمرکز با DAO
در مورد مثال قبلی برای دوستداران سگ، اختیار تصمیمگیری در مورد اینکه چه چیزی یک پست گربه مثبت است و چگونه آن را اداره کند، در دست گروه کوچکی از افراد با نفوذ نیست. برای مقابله با چنین مشکلاتی، تعداد بیشتری از اعضای DAO با علاقه به آینده پلتفرم ممکن است در تصمیمگیری غیرمتمرکز با یکدیگر همکاری کنند.
بهعلاوه، نودهایی که قوانین را نقض میکنند و اجازه میدهند محتواهای گربهای روی پلتفرم دوستداران سگهای ظاهر شود، جریمههای مانند کاهش سهامشان را در پی دارند. اگر کاربر توکنهای اجتماعی بیشتری به دست آورد، DAOهایی که قدرت بیشتری نسبت به مخالفت دارند، ممکن است با اجازه دادن به پستهای خنثی (یا حتی برخی مثبت) گربهها، از موقعیت کسب درآمد کنند.
از طرفی دیگر، دائوهایی که قدرت کمتری داشته باشند، محتواهای گربه را به عنوان دشمنان دولت سگ معرفی میکنند و آنها را تا زمانی که آشکارا تسلط سگها را اعلام نکنند، تحت اردوگاههای آموزش مجدد قرار میدهند.
چالشهای SocialFi
هر چند تا اینجا، همه چیز در مورد سوشالفای عالی به نظر میرسد، اما هیچ چیزی بیعیب نیست. SocialFi دقیقاً چیست و چه موانعی میتواند بر سر راه آن باشد که مدل رسانه اجتماعی وب۲ را تغییر دهد؟ امیدواریم مخالفتهایی با عملی کردن باورهای سوشالفای وجود داشته باشد. یک زیرساخت مقیاسپذیر، یک مدل تجاری قابل دوام، و مقابله با اینفلوئنسرها چند مشکل عمده هستند.
۱- زیر ساخت مقیاسپذیر
SocialFi دقیقاً چیست و چه مشکلاتی دارد؟ اول، سوشالفای باید توان عملیاتی بالاتری را که تعاملات رسانههای اجتماعی با توسعه فناوری بلاک چین به آن نیاز دارند، مدیریت کند. خبر خوب اینکه با استفاده از شاردینگ، همگامسازی و سایر فناوریها، زنجیرههای سوشالفای ممکن است توان عملیاتی را افزایش دهند.
۲- شاردینگ و همگامسازی Warp
شاردینگ (Sharding) پردازش موازی را فراهم میکند که توان عملیاتی را تا حد زیادی افزایش میدهد. تراکنشها ممکن است از طریق همگامسازی Warp بدون نیاز به بررسی کل تاریخچه تراکنشها توسط تمام نودها تأیید شوند. این پیشرفت ممکن است سوشالفای را قادر به پردازش ۸۰ پست در ثانیه برای یک پایگاه چهار میلیون کاربر کند.
البته حتی اگر این پیشبینیها دقیق باشند، توییتر غول پیکر وب ۲ که ۳۰۰ میلیون کاربر دارد و در هر ثانیه ۶۰۰۰ پست را پردازش میکند. مشابه فیس بوک، متا بیش از ۵۰۰۰۰۰ کامنت در دقیقه دریافت میکند و حدود چهار میلیون پست پلتفرم “لایک” دریافت میکند. آیا چنین حجمی از کاربران میتوانند توسط بلاک چینهای SocialFi مدیریت شوند؟
۳- مدل اقتصاد پایدار
تیمهای SocialFi هنوز در حال آزمایش پاداشها در مقیاس محدود در تلاش برای توسعه یک استراتژی تجاری قابل دوام هستند. قبل از اینکه بتوان آنها را به اندازه کافی قابل اعتماد برای تحمل وقوع قو سیاه و سایر ناهنجاریهای بازار تلقی کرد، این مدلها باید در طی چندین چرخه بازار تحت آزمایش استرس اضافی قرار بگیرند.
۴- شورت سلینگ توکن اجتماعی
یک دیگر از مشکلات سوشالفای، شورت سلینگ توکن آن است. یکی از این سناریوها ممکن است به وجود بیاید اگر فروشندگان کوتاه فروش قوی عمداً یک عامل را زیر پا بگذارند تا ارزش توکن اجتماعی آنها به شدت کاهش یابد. نوسانات قیمت به این بستگی دارد که فروشندگان کوتاه مدت تا چه حد میتوانند ارزش یک توکن اجتماعی را تضعیف کنند.
نتیجه پایانی
سیستمهای SocialFi علیرغم مشکلات عملیات بلاک چین و رویدادهای احتمالی «قوی سیاه» با توکنهای اجتماعی، مواد استفاده زیادی در آینده خواهد داشت. دنیای NFT نیز با سرعت بیشتری به سمت اقتصادهای خالق حرکت میکند و SocialFi میتواند از این توسعه استفاده کند. حال باید صبر کرد و دید که آیا این صنعت جدید میتواند از وب ۲ پیشی بگیرد یا خیر!